از ده ماه قبل برای درمان نازایی همسرش ته مانده حسابش را شمرده، از فامیل و آشنایانش مقداری هم پول قرض گرفته و برای مداوا دست به دامن پزشکان شده است، تنها راهی که جلوی پایش گذاشتهاند رحم اجارهای بوده...
از ده ماه قبل برای درمان نازایی همسرش ته مانده حسابش را شمرده، از فامیل و آشنایانش مقداری هم پول قرض گرفته و برای مداوا دست به دامن پزشکان شده است، تنها راهی که جلوی پایش گذاشتهاند رحم اجارهای بوده که اوهم بعد از بررسی نظر کارشناسان دینی آن را پذیرفته است، قراردادشان مبلغ 4 میلیون تومان بوده است، ولی حالا بعد از حدود 8 ماه بجای یک جنین سه جنین در خانه اجارهای خود زندگی میکنند و مرد بیچاره که تنها برای یک جنین برنامهریزی کرده بود حالا باید حداقل هزینه سه کودکش را یکجا پرداخت کند، کارگر یکی از کارخانههای لبنیاتی که به قول خودش در هزینههای روزانهاش هم مانده است، حالا باید مخارج فرزندداری را ضربدر سه کند منهای هزینههای بیمارستان و رحمی که برای یک نفر اجاره کرده بود.
او به پیشنهاد برخی دوستان برای حل مشکلش به تعدادی خیر مراجعه کرده ولی نتیجهای حاصل نشده و حالا به پیشنهاد یکی از دوستان دیگرش اکنون در دوراهی بزرگی قرار گرفته که نمیداند چکار کند؟ فروش دو تا از فرزندانش میتواند زندگی متعادل یکی دیگر را تضمین کند، پیشنهادی که دوستش داده و حتی گفته برای آن دو کودک دیگر مشتری نیز دارد. کودکی بین 10 تا 12 میلیون تومان قیمت داده تا هم هزینههای بیمارستان و مادر مجازی فرزندان تامین شود و هم اینکه بتواند برای تنها فرزندی که نزد پدر و مادر واقعی خود میماند، منبعی باشد تا درگیر گرانی بازار نشود. موضوعی که ظاهرا قانون هم به آن کمتر توجه کرده و راهکار درستی برای رفع آن ندارد. محمد ض، حدودا 38 ساله، فردیست که برای فرزندخواندگی در بهزیستی یکی از استانهای کشور ثبتنام کرده است، او ضمن گلایه از روند پر پیچ و خم ثبتنام مراحل فرزند خواندگی، به خبرنگار ما گفت: روزی که میخواستم ثبت نام کنم یک لیست بلند بالا مدارک از من خواستند و من و همسرم آن مدارک را تهیه کردیم و به دادگاه بردیم و صلاحیت ما در دادگاه تایید شد، ولی حالا که پیگیری میکنیم میگویند شاید تا چند سال دیگر هم نوبت شما نشود.
او ادامه داد: چند نفر از دوستان و آشنایانم وقتی شنیدند برای فرزند خواندگی ثبت نام کردهام به من گفتند اگر بخواهی افرادی در بازار هستند که مادرانی را میشناسند که فرزندانشان را نمیخواهند و شما میتوانید با شیوههای خاصی صاحب فرزندان آنان شوید. محمد افزود: من قبول نکردم چون غیرقانونی بود، ولی ظاهرا این کار در بازار روال است و افرادی هستند که به راحتی فرزندانشان را میفروشند یا افرادی هستند که فرزندان برخی دیگر را میخرند و بزرگ میکنند، بدون آنکه نیازی به سازمانهای متولی از جمله بهزیستی داشته باشد. آمار دریافت فرزند خیلی بالا رفته است اما از سوی دیگر مسئولان سازمان بهزیستی میگویند، ممکن است این سازمان بچهها را از سر راه آورده باشد، ولی به این راحتیها آنها را به هر خانوادهای نمیسپارد و حتی کمی سخت هم میگیرد. حسابی مته به خشخاش میگذارد و همه جوانب کار را بررسی میکند تا با خیال راحت کودکی را به خانواده جدید بسپارد. البته قوانین ثابتی هم وجود دارد که استثنا سرش نمیشود.
سعید صادقی، یکی از کارشناسان سازمان بهزیستی در این زمینه گفت: در سال گذشته تنها در استان اصفهان هزار و 600 نفر درخواست فرزند خواندگی داشتند که دادگاه نیز صلاحیت آنان را تایید کرده است، ولی تنها 52 کودک بیسرپرست در این بازه زمانی واگذار گردیده و عمده دلیل آن نیز نبودن یا کمبود طفل بی سرپرست است. او در پاسخ به این سوال که آیا بهزیستی بر روی خرید و فروشهای غیرقانونی که در بیمارستانها صورت میگیرد نیز نظارت دارد یا خیر؟ اظهار داشت: اکنون با جلسات متعدد سعی شده تا این مشکل را مرتفع کنیم و تعداد آن را به حداقل برسانیم. او علت پیچیده بودن پروسه فرزند خواندگی را، اهمیت موضوع بیان کرد و گفت همانطور که خانوادهها آینده فرزندانشان برایشان مهم است، بهزیستی نیز آینده کودکان بی سرپرست را در نظر میگیرد و مانند خانواده آنها عمل میکند.
صادقی شرایط عمومی برای پذیرش فرزند را اقامت زن و شوهر درخواست کننده در ایران، گذشت 5 سال از ازدواج و عدم بارداری آنها، حداقل سی سال برای یکی از زوجین، عدم سوء سابقه کیفری، دارای صلاحیت اخلاقی، دارای تمکن مالی، عدم ابتلا به بیماری صعب العلاج، عدم اعتیاد به مواد مخدر یا الکل دانست و اظهار داشت: خرید و فروش فرزند در بازار بعدها میتواند تبعاتی را برای افراد و حتی کودک داشته باشد که سازمان بهزیستی نیز نمیتواند در این زمینه اقدامی انجام دهد و بهتر است زوجین داوطلب برای پذیرش فرزند خواندگی، این اقدام را از طریق مراجع ذیصلاح انجام دهند. فرزندخواندگی تابع قانون حالا با این وضع آنچه که بین فروش کودک در بازار و اعطای نشان فرزند خواندگی از طریق سازمانهای مربوطه حد و مرز تعریف میکند همان قانونیست که بخشی از آن به شرایط والدین و بخش دیگر آن به صورت کلی بیان شده است، اما هنوز در جزئیات این امر قانون سکوت کرده و مشخص هم نیست چه زمانی این سکوت خود را میشکند.
نوشین فتحی، وکیل و کارشناس حقوقی در این زمینه به خبرنگار ما گفت: با توجه به مقررات حقوق اسلام، در حقوق ایران نهادی به عنوان فرزند خواندگی به این مفهوم که فرزند خوانده از هر حیث در حکم فرزند واقعی باشد و از آثار رابطه بنوت بهرهمند شود، وجود ندارد، اما با توجه به آن که نوع دوستی و کمک به نیازمندان در فرهنگ ایران و فرهنگ اسلام مورد تأکید و پذیرش قرار گرفته و بهدلیل تأکیداتی که در اسلام در مورد ضرورت رسیدگی به ایتام و اطفال بیسرپرست مطرح شده است، مقررات مدونی به منظور سرپرستی اطفال بیسرپرست وضع گردیده و اجرا میشود.
او با بیان اینکه بعضاً از آن قانون به عنوان فرزند خواندگی ناقص تعبیر میشود، اظهار داشت: این مقررات در قانون اساسی و قوانین عادی انعکاسیافته است. فتحی افزود: به موجب بند دوم از اصل بیست و یکم، قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، دولت موظف به حمایت از مادران و کودکان بیسرپرست گردیده و قانون حمایت از کودکان بی سرپرست مصوب 1353، نیز به منظور تأمین منافع مادی و معنوی آنان، شرایط خاصی را برای خانوادههایی که میخواهند سرپرستی اطفال بدون سرپرست را به عهده بگیرند وضع نموده است. این کارشناس حقوقی بیان داشت: ماده 11 قانون مذکور، وظایف و تکالیف سرپرست و طفل تحت سرپرستی او را از لحاظ نگهداری، تربیت، نفقه و احترام، با حقوق و تکالیف اولاد و پدر و مادر برابر نهاده است.
حالا با این قانون هرچند نمیتوان افق روشنی را برای خانوادههایی که ریسک پذیرش فرزند خوانده را میپذیرند یا حتی فرزندی که در انتخاب مادر خوانده و پدر خوانده خود هیچ اختیاری ندارد ترسیم کرد، ولی میتوان به حداقلها اکتفا نمود و بخش زیادی از رابطه خانوادههای جدید با این کودکان را به رعایت اخلاق سپرد. کودکانی که از ابتدای راهاندازی سازمان بهزیستی تاکنون تعدادشان به 300 هزار نفر میرسد و اکنون نیز حدود 23 هزار کودک بیسرپرست در ایران وجود دارد، کودکانی که بدون اختیار به وجود میآیند، بدون اختیار پا به این دنیا میگذارند و بدون اختیار در اثر فقر یا یک معضل اجتماعی در گوشهای از این کره خاکی رها میشوند.
منبع: روزنامه تابناک
نظر شما